گاهی فکر می کنم ،گذشته حال آینده فقط چند واژه هستند،واز آن معانی که قرار است برایمان تداعی کنند،تهی اند.فکر می کنم بهتر است بگوییمگذشته دنیایی زنده و در حال رخ دادن استحال که حال استو آینده را فقط در رویا می بینیمگذشته ،حال ،آیندهجهانهای موازی هستند که در امتداد هم در جریانند،و ما چون شناگری گیج و مبهوت ،هر از چند گاهی در یکی از این جریانها شناور می شویم،گذشته برایم نگذشته ،زنده ،پویا ،قابل لمس وجود دارد ،ببینید ،دستم را دراز می کنم و ازدرخت حیاط مادر بزرگ پرتقالی می چینم.یا سوار بر اتوبوس میدان جمهوری به بهارستان هستم و از پنجره به ازدحام و سرسام رهگذران نگاه می کنم.یا صبحی زود در اداره منتظر آسانسورم که همکار سحر خیزم را می بینم که خیلی گرم با لهجه مردمان جنوب ،سلام و علیک می کند و ...گذشته ،گرمحال ، ولرم است گاهی سرد و گاهی گرمو آینده سرد و مشکوک است بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 12:50